-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:14291 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:319

آيا زن مي تواند عليه پدر شوهر دادخواست مطالبه نفقه بدهد از بابت مخارج (نفقه ) خود و فرزندان صغير و ادعاي اين كه پدرشوهر ولي قهري صغار مي باشد؟
نظر به اين كه موضوع سؤال مي تواند شقوق مختلفي داشته باشد پاسخ هر فرض جداگانه بيان مي شود.
فرض اول : زوج وفات يافته است .
در اين صورت اگر ادعاي زن نسبت به نفقه حال خود، باشد، موجه نيست ; زيرا مطابق ماده 1110 قانون مدني در عده وفات زن حق نفقه ندارد. توضيح اين كه ، با انحلال نكاح به واسطه وفات زوج ، حق نفقه زوجه ساقط مي شود و پدر زوج نيز خواهيم گفت كه تكليفي نسبت به نفقه عروس خود ندارد. اگر ادعاي زن نسبت به نفقه گذشته خود باشد، نظر به اين كه مطابق موازين فقهي و ماده 1206 قانون مدني نفقه گذشته جزو مطالبات زوجه و جزء ديون زوج است در صورت وفات زوج ، همانند بقيه ديون وي از اصل تركه قابل پرداخت است ولذا دعواي زن در اين صورت عليه پدر شوهر كه اصالتا (به عنوان وارث ) و ولايتا (از طرف صغار) طرف دعوي قرار خواهد گرفت ، موجه است و در صورت وجود تركه ، پدر شوهر مكلف به پرداخت آن است .
اگر ادعاي زن از بابت نكاح و نفقه فرزندان صغير خود باشد، از جنبه ماهوي ، بايد گفت مطابق موازين فقهي و ماده 1199 قانون مدني جد پدري مكلف به پرداخت نفقه نوه هاي خود است مشروط بر اين كه شرايطقانوني منفق و منفق عليه موجود باشد يعني اين كه مطابق ماده 1199 قانون مدني جد پدري متمكن از دادن نفقه باشد و مطابق ماده 1197 اولاد اولاد (نوه ها) نيز ندار بوده و از خود اموالي نداشته باشند والا از اموال خودآن ها صرف مخارج شان مي شود، اما از جنبه شكلي ، طرح دعواي زن (از طرف صغار) منوط به داشتن سمت است . چون معمولا با وجود جد پدري كه ولي قهري صغار است و به ولايت ، امور مالي آن ها را اداره خواهدكرد نوبت به قيمومت مادر نمي رسد مگر در مواردي كه مطابق ماده 1184 قانون مدني (اصلاحي مصوب 1379/3/1) ولي قهري عزل مي شود يا براي وي امين منصوب و منضم مي شود (و مادر بر حسب مورد به عنوان قيم يا امين تعيين شده باشد). البته ممكن است مطابق قانون واگذاري حق حضانت فرزندان صغير يامحجور به مادران آن ها (مصوب 1364/5/6) حضانت اطفال صغير به مادر واگذار شده باشد، كه در اين صورت مي تواند جهت مخارج نگهداري و نفقه اطفال (و نه شخص خود) عليه پدرشوهر طرح دعوي كند (باشرايط ياد شده ).
فرض دوم : شوهر (زوج ) زنده و محجور است .
در اين فرض ، زن مسلما از لحاظ ماهوي حق مطالبه نفقه حال و گذشته خود را از اموال زوج دارد و ازديدگاه فقهاي عظام ، با حجر يا جنون زوج ، نفقه ساقط نمي شود و بر ولي يا قيم وي تكليف است كه از اموال وي نفقه زوجه را بپردازند. ] لاتسقط النفقه بجنون الرجل فعلي الولي اخراجها من امواله و تسقط بموت كل واحد من الزوجين . [
در مورد نفقه اولاد نيز بايد گفت : اگرچه ممكن است اين شبهه ايجاد شود كه نفقه اقارب دين نيست وتكليف محض است و با جنون زوج تكليفي نسبت به نفقه فرزندان خود ندارد اما بسياري از فقهاي عظام مقررفرموده اند كه در صورت حجر زوج ، ولي او موظف است واجبات مالي محجور از جمله نفقه افراد واجب النفقه وي (اعم از زوجه و فرزندان صغير) را از مال خود محجور بپردازد. و به هر حال ، اگر پدري كه محجور است تمكن مالي نداشته باشد، جد پدري در مورد اولاد وي (اولاد اولاد آن جد) تكليف دارد در صورت تمكن ، نفقه آن ها را بپردازد; البته از لحاظ شكلي طرح دعواي مادر از ناحيه فرزندان عليه پدرشوهر منوط به داشتن سمت ورعايت شرايط شكلي است (در صورت نداشتن سمت مي تواند از طريق سرپرستي دادگستري اقدام كند).
اما در مورد نفقه خود زوجه ، پدر شوهر شخصا تكليفي ندارد كه از مال خود بپردازد بلكه تنها در صورت تمكن مالي زوج (محجور)، پدر شوهر به ولايت يا قيمومت از وي بايد از مال محجور بپردازد.
فرض سوم : شوهر زنده و معسر است .
در اين صورت ، پدر شوهر شخصا نسبت به پرداخت نفقه زوجه او (يعني عروس خود) تكليفي ندارد; زيراديدگاه فقهاي اماميه به طور كلي اين است كه نفقه زوجه اولاد (يعني عروس ) بر شخص واجب نيست و نسبت به پرداخت آن تكليفي ندارد. و در حالت اعسار شوهر (زوج )، زوجه بايد منتظر گشايش مالي وي شود.1 اماهمان گونه كه گفته شد، اگر پدر به علت اعسار تمكن مالي نداشته باشد، تكليف پرداخت نفقه فرزندان به عهده جد پدري است ، و لذا امام (ره ) در تحرير الوسيله مي فرمايد:
فتجب نفقه الاولاد ذكرا كان او انثي علي ابيه و مع عدمه او فقره فعلي جده للاب .2
فرض چهارم : شوهر از پرداخت نفقه امتناع مي ورزد.
در اين صورت ، زوج به پرداخت نفقه افراد واجب النفقه اش ملزم مي شود.
_________________ پاورقي _________________
1ـ و مع الاعسار ينظر الي اليسار (امام خميني (ره )، تحرير الوسيله ، ج 2، ص 282).
2ـ همان ، ص 287 (مسأله 12 از نفقه اقارب در كتاب النكاح ).

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.